چرا ما موسیقی را دوست داریم
محققان در حال کشف چگونگی تأثیر موسیقی بر مغز هستند و به ما کمک می کند تا قدرت عاطفی و اجتماعی واقعی آن را درک کنیم. شرکت در کنسرت، گوش دادن به رادیو، یا خواندن زیر دوش، چیزی در موسیقی وجود دارد که می تواند ما را سرشار، از شادی گرفته و غم کند و احساسات ما را بر انگیزد. با ما در ادامه این مقاله همراه باشید تا به بررسی چرایی علاقه ما به موسیقی بپردازیم . همچنین شما میتوانید با پیوستن به ما از آهنگهای پرطرفدار 1401 لذت ببرید.
والوری سلیم پور، عصب شناس دانشگاه مک گیل که تاثیر موسیقی را بر مغز مطالعه می کند، می گوید: «موسیقی بر مراکز عاطفی عمیق در مغز تأثیر می گذارد. «تن صدای واحد به خودی خود واقعاً لذت بخش نیست. اما اگر این صداها در طول زمان سازماندهی شوند، به طرز شگفت انگیزی قدرتمند است.
چگونه موسیقی مغز را شاد می کند
برای کشف این مورد شرکت کنندگان را به یک دستگاه fMRI متصل کردند و فعالیت مغز آنها را در حین گوش دادن به یک قطعه موسیقی مورد علاقه ثبت کردند. در طول لحظات اوج احساسی در آهنگهایی که شنوندگان شناسایی میکنند، دوپامین در هسته اکومبنس منتشر میشود و هسته دمی که در انتظار لذت نقش دارد سبب پیشبینی آهنگ ناشی از آشنایی میشود—شما خاطرهای از آهنگی که در گذشته از آن لذت میبردید در مغزتان جاسازی میشود و نقاط بالایی را که در راه است پیشبینی میکنید. این جفت انتظار و لذت، ترکیبی قوی است، ترکیبی که نشان میدهد ما از نظر بیولوژیکی برای گوش دادن به موسیقی مورد علاقه خود حرکت میکنیم.
اما وقتی چیزی را که قبلاً نشنیدهایم دوست داشته باشیم چه اتفاقی در مغز ما میافتد؟ برای پی بردن به این موضوع دوباره مردم را به دستگاه های fMRI وصل کردند . اما این بار از شرکتکنندگان خواستند تا به آهنگهای ناآشنا گوش دهند و مقداری پول به آنها داد و به آنها دستور داد که آن را برای هر موسیقی که دوست دارند خرج کنند.
محققان هنگام تجزیه و تحلیل اسکن مغز شرکت کنندگان متوجه شدند که وقتی آنها از یک آهنگ جدید به اندازه کافی از آن لذت بردند، دوباره دوپامین در هسته اکومبنس منتشر شد. اما، او همچنین متوجه افزایش تعامل بین هسته اکومبنس و ساختارهای بالاتر قشر مغز شد که در تشخیص الگو، حافظه موسیقی و پردازش عاطفی نقش دارند. این یافته سبب شد تا محققان دریابند که وقتی مردم به موسیقی ناآشنا گوش میدهند، مغز آنها صداها را از طریق مدارهای حافظه پردازش میکند و به دنبال الگوهای قابل تشخیصی میگردد تا به آنها کمک کند تا پیشبینی کنند که آهنگ به کجا میرود. اگر موسیقی بیش از حد خارجی باشد، پیش بینی ساختار آهنگ سخت خواهد بود و مردم آن را دوست نخواهند داشت – یعنی هیچ ضربه دوپامینی وجود ندارد. اما، اگر موسیقی دارای برخی ویژگیهای قابل تشخیص باشد – شاید یک ضرب آهنگ آشنا یا ساختار ملودیک – مردم به احتمال زیاد میتوانند اوجهای احساسی آهنگ را پیشبینی کنند و از آن لذت بیشتری ببرند.
محققان همچنین معتقدند که : «این چیزی شبیه یک ترن هوایی است، جایی که میدانید قراراست چه اتفاقی بیفتد، اما هنوز هم میتوانید شگفتزده شوید و از آن لذت ببرید.»
محققان معتقدند که این ترکیب انتظار و انتشار شدید احساسی ممکن است توضیح دهد که چرا مردم اینقدر موسیقی را دوست دارند، در عین حال که سلیقههای متفاوتی در موسیقی دارند . سلیقه فرد در موسیقی به انواع صداها و الگوهای موسیقی که در طول دوره شنیده و در مغز ذخیره میشود بستگی دارد. حتی میتوان به جرات ادعا نمود که به همین دلیل است که آهنگهای پاپ بسیار محبوب هستند . چرا که ساختارها و ریتمهای ملودیک آنها کاملاً قابل پیشبینی است. همچنین توضیح می دهد که چرا مردم می توانند یک آهنگ را بارها و بارها بشنوند و همچنان از آن لذت ببرند. ضربه احساسی یک قطعه موسیقی آشنا می تواند آنقدر شدید باشد، در واقع، که حتی سال ها بعد به راحتی دوباره تحریک می شود.
دیدگاه خود را بگذارید